کمیته رصد و تحلیل شانا- اقتصاد ایران تا قبل از تجربه تحریم سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱)که بهصورت تحریم نفت و بانکی-ارزی نُمود پیدا کرد، بهصورت تاریخی جایگاهی را در عرصه بینالملل برای خود تعریف کرده بود. تقسیم نقش میان ایران و جهان مبتنی بود بر «صادرات نفت و تضمین امنیت عرضه نفت خلیجفارس و در ازای آن دسترسی به ارز "جهانروا"و واردات لوازم توسعه»؛ دسترسی ایران به "ارز جهانروا" به این معنا بود که اقتصاد ایران در اتمسفر ارزی و بانکی غرب امکان فعالیت داشت.
در آن دوره، تولید منبع ارزی، دغدغه محوری سیاستگذار اقتصادی نبود؛ در واقع، مسأله سیاستگذار اقتصادی در دوره حیات نفتی عبارت بود از: «تخصیصمحوری» و «کنترلهای دیوانسالارانه» که در نهایت منجر شده بود به فعالیتهای غیرتولیدی و ساختارهای غیر مقاوم.
۳- ارزیابیها نشان میدهد که سه دگرگونی از ناحیه تحریم متوجه ایران شده است:
الف) نقش سیاسی- امنیتی- اقتصادی سابق ایران به علت نگاه دولت قبل تغییر یافته و تا حدودی غیرفعال شده بود.
ب) منابع ارزی «مازاد»، کاهش یافته بود؛ منابعی که مازاد بر هزینههای جاری کشور بود و معمولاً برای توسعه زیرساختها و پیشرفت کشور هزینه میشد نشانهاش صفر شدن سرمایهگذاری در سالهایی از دهه ۱۳۹۰ بود.
ج) دسترسی اقتصاد ایران به ارز "جهانروا" محدود شده بود.
در این راستا، خنثیسازی تحریم صرفاً از طریق راهبردی میسر است که به سه چالش زیر به صورت همزمان پاسخ دهد:
الف) ایجاد درهمتنیدگیهای اقتصادی- سیاسی جدید؛
ب) افزایش تولید منابع ارزی و ایجاد «مازاد» برای پروژههای پیشرفت؛
ج) ایجاد ساختار تسویه با شرکای راهبردی
بر این اساس میتوان گفت خنثیسازی تحریم تنها از طریق بازتعریف نقش ایران در نظم آینده امکانپذیر است. در یک جهان غیرقطبیشده، پدیدههایی نظیر تحریم، سکوها(پلتفرمها) ی مالی و بانکی، زنجیرههای ارزش جهانی و منطقهای و... شکلی متفاوت از شرایط فعلی خواهند داشت به طوری که قدرت بلوک غرب برای اعمال تحریم کاهش مییابد و همین امر بازتعریف نقش در عرصه بینالملل را به امری در دسترس برای ایران تبدیل کرده است.
دنیای فعلی آبستن حوادث و رویدادهای متعددی است. تا چند سال پیش سخن گفتن از «خنثیسازی تحریم از طریق بازتعریف نقش ایران» امری دور از ذهن به نظر میرسید، اما رویدادهایی نظیر تقابل فزاینده اقتصادی چین و آمریکا و همچنین جنگ میان روسیه و اوکراین، تأییدکننده شکلگیری یک جهان جدید است.
بر این اساس، افق حرکت در راستای بازتعریف نقش ایران در نظم آینده را میتوان بدین شرح توصیف کرد: «افزایش قدرت ایران از طریق نقشآفرینی جدید در کمربندهای اقتصادی و زنجیرههای ارزش با شرکای جدید.»
تا به حال چهار مسیر برای «مقابله با تحریم» در فضای سیاستگذاری کشور مطرح شده است.
این موارد عبارتند از:
الف) رفع حقوقی تحریم و عادیسازی روابط اقتصادی؛
ب) دور زدن تحریم و صدور مجوزهای موردی؛
ج) استفاده از ابزارهایی نظیر پیمان پولی، بانکداری فراساحلی و...
د) اصلاحات اقتصاد داخلی؛
اما نکته مهم این است که؛ هیچ کدام از موارد فوق به تنهایی قادر به تحقق «خنثیسازی تحریم» نیستند اما زمانی که افق و نقشه راه دست یافتن به تعادل جدید (نقش جدید ایران در عرصه بینالملل) مشخص شود هر یک از برداشتهای متعارف چهارگانه، جایگاه خاصی در جورچین خنثیسازی تحریم بهدست خواهند آورد.
۱۰ - در حال حاضر این نگاه در میان برخی از جریانات اندیشهای در کشور مشاهده میشود که تصور میکنند ایران میتواند به نظم سابق بازگردد. در صورتی که تجربه توافق هستهای که تلاشی برای تحقق این امر بود، اثبات کرد که بازگشت به نقش سابق برای ایران امکانپذیر نیست. عمده علت آن رویکرد تهدیدنگر موجود در بلوک غرب در قبال جمهوری اسلامی ایران است. لذا باید بهدنبال راهبردهای جایگزین در برابر تهدیدهای احتمالی غرب باشیم. بدون تردید شرایط کنونی که دورهگذار از جهان تک قطبی به جهان چند قطبی یا غیر قطبی است، با نگاه فرصت محور مبتنی بر اندیشههای انقلابی و گفتمان انقلاب در عرصه اقتصاد که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی متجلی است؛ میتواند یک فرصت طلایی برای پیشرفت همهجانبه به شمار آید.
نظر شما